سيناي عزيز
به آنچه مي گويم گوش كن ولي خود را تسليم اين گفته ها مكن .تنها درياب كه نكات بسياري وجود دارد كه بايد پي به آنها ببري . درياب كه بايد عميق تر پيش روي ، نمي خواهم وابسته به نوشته هاي وبلاگ من يا ديگري باشي . تنها مي خواهم روي ديگري از سكه را به تو نشان دهم . دقت كن اگر تمامي اطرافيانت راه نويي به تو نشان نمي دهند اين دليل وجود نداشتن راه نيست . بلكه ممكن است همه اشتباه رفته و در نتيجه ما براي ارتقاء و يافتن مسير بايد تلاش بيشتري داشته باشيم . بخود آ و بدنبال نور هدايت او برو تا خود منشايي باشي كه بر ديگران تاثير مي گذارد و به مسئوليتي كه در اين دنيا دارد به نحو احسن عمل مي كند.
من راه خود را دارم و تو راه خود .اما اصولي وجود دارد كه مشترك است و همه مي توانيم آنها را در خود پرورش دهيم . سعي كن از قالبهاي ذهني كه برايت در نظر گرفته شده فرارتر رفته و پايدار و استوار تا انتهاي مسير بايستي و از قدرت و يقيني كه بدست مي آوري ديگران را سيراب كني .از او بخواه تا نور هدايتش را بر تو بگستراند و مهره هاي لازم را در مسيرت قرار دهد . او خود از كوچكترين جزئيات درونت آگاه است و در لابلاي همين زندگي مادي چيزهايي به تو نشان مي دهد كه ديگران نمي توانند ببينند و اين تنها تو هستي كه از درك آنها به وجد مي آيي. اگر من اين سخنان را تنها از ديگران شنيده بودم اينقدر راجع به آنها صحبت نمي كردم ، اما من خود با تمام وجود انها را احساس كر ده ام .حافظ ها و مولانا هاي زيادي وجود داشته اند كه سعي كرد اند چنين حقايقي را به ما آموزش دهند .
من به اين مسير كشانده شدم و همچنان پيش خواهم رفت ، سخنم اين است كه نشانه هاي الهي همچنان وجود داشته و خواهند داشت و فقط بايد به خوبي هوش و حواست راجع به آنها جمع باشه و بدوني كه توي كوچكترين اتفاقي كه تو اين دنيا مي افته يه حكمت وجود داره .من ممكنه تا حدي بهت سرنخو بدم اما حركت و تحمل سختيها و درك حقايق اون با خودت خواهد بود ...