وبلاگ :
هزاردستان
يادداشت :
سراب عشق
نظرات :
1
خصوصي ،
15
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سراب عشق
هر که دايم نيست ناپرواي عشق ....
او چه داند قيمت سوداي عشق
عشق را جاني ببايد بيقرار .....
در ميان فتنه سر غوغاي عشق
جمله چون امروز در خود ماندهاند ....
کس چه داند قيمت فرداي عشق
ديدهاي کو تا ببيند صد هزار ........
واله و سرگشته در صحراي عشق
بس سر گردنکشان کاندر جهان .....
پست شد چون خاک زيرپاي عشق
در جهان شوريدگان هستند و نيست ....
هر که او شوريده شد شيداي عشق
چون که نيست از عشق جانت را خبر ....
کي بود هرگز تو را پرواي عشق
عاشقان دانند قدر عشق دوست ....
تو چه داني چون نهاي داناي عشق
چشم دل آخر زماني باز کن ....
تا عجايب بيني از دريا عشق
در نشيب نيستي آرام گير .....
تا برآرندت به سر بالاي عشق
خيز اي عطار و جان ايثار کن ......
زانکه در عالم تويي مولاي عشق