صداي پاي که مي آيد....؟ به کوچه ام که گذر دارد..؟بگوکه پنجره بگشايم اگرزعشق خبر دارد..؟دلم گرفته ز تنهايي ...بود که پنجره بگشايم اگر گذر گه خواموشم هنوز ...راهگذار داردکسي که مي گذرداز اينجا....به دست...شاخه گلي دارد!ز کوچه اين شده معلومم که....رنگ و بوي دگر داردکسي که مي گذرد اينجا ... به دست مشعله اي دارد...بگو که پرده ي ظلمت را... ز روي غمکده بردارد...چه تلخکام و چه محرومم..! بگو که دريغ نفرمايدکسي که ميگذرد اينجا... گلاب و نقل و شکر داردفشرده بر جگرم بنگر... سکوت سربي شبها را...!طنين نقره اي کامش...نشانه ها ز سحر دارد..!صداي پاي که مي آيد..؟صلاي عشق بزن اي دل...!کسي که مي گذرد از اينجا..سوي دريچه ي من نظر دارد......