• وبلاگ : هزاردستان
  • يادداشت : روزگار شتر مرغي!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    (1)

    اين درست است كه عده اي به كار سياست مشغولند و عده اي به نان شب محتاج. ولي چه ميشود كرد! دنيا مانند رودخانه اي جاري است. هم به كوه مي رود و هم به دشت. مضافا اينكه بسياري از بحثهاي سياسي اين روزها ريشه در نيازهاي اساسي كشور دارد. گروهي تازه رسيده و پرمدعا به جاي آبادي، در پي نابودي و اسراف سرمايه هاي مملكتند. يك سازمان ريشه دار 60 ساله را (سازماني كه وظيفه كنترل روزمره و معيشت مردم را سامان ميدهد) در چشم بر هم زدني منحل ميكنند. ادعا هم ميكنند ماهها كار كارشناسي پشت اين انحلال است!‏ در صورتيكه رئيس چندماه پيش همان سازمان از اينكار مطلقا خبري ندارد!

    از سوي ديگر، شبانه به روزنامه ها امر ميكنند كه فلان مطلب را در تيتر اول روزنامه درج كنيد. وگرنه كارتان با گيوتين دادستان و مدعي العموم!‏ خواهد بود... تو باشي چه خواهي كرد، ساكت خواهي نشست؟