سینا :: 84/9/22:: 10:23 صبح
شهر من
شهر من! من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش! از پس شیشه تو را میبینم که گرفتی مرا در بر خویش! من وضو با نفس خیال تو میگیرم ..............و تو را میخوانم........چشم براه میمانم.....
یادداشتهای پیشین
شجاعتسندروم اردک چیست؟حرکت رو به جلولحظه هایی که میگذرندسال 95...بدترین سال عمرخواب باباروز تولدکه ده ساله شدم اینجاسال پر مشغلهمملکت جوگیر!به آرامی آغاز به مردن میکنی! اگر...عقاب و گردبادکله داغ!تغییر![عناوین آرشیوشده]