روز تولد حس عجیبی به آدم دست میده...می تونه خوب باشه و می تونه بد...خوب از این جهت که وقوع یک تولد آغاز یک زندگی و نو شدنه و بد از این جهت که کمی حس غریب به آدم میده به شخصه اینکه یک سال دیگه پیرترو به مرگ نزدیک تر! اما ما هم جزوء کوچکی از گذر زمان هستیم همانطور که پیشینیان آمدند و رفتند و ماهم خواهیم رفت و آیندگان هم خواهند آمد و خواهند رفت...بهرحال زندگی به بقول سهراب همان حس غریب است و مرغ مهاجر!
امروز زادروز بزرگ مرد موسیقی استاد شجریان و ایضا تولد این وبلاگ در ده سال پیش و دروان دربه دری دانشجویی در یک شهر کویری ...
الان که به گذشته می نگرم شیرینی خاصی زیر زبانم مزه میکند ان زمان که وبلاگنویسی هم به اوج خود رسیده بود نه مثل الان که همه درگیر سواحل اینستاگرام و جزایر تلگرامند!بهرحال عمری سپری شد و اکنون ادامه دارم و هرکسی به نوبه خود تاریخ سرنوشتش در حال گذر...