هر کسی بنوبه خود تفسیر خاصی از این کلمه داره...یا اینکه شدت وشکل بیان اون از سوی هر کسی بشکلی خاصه...من و این عقل ناقص میگم که شاید واسه این سوال بی جواب من جوابی دخور داشته باشم!
اول از همه نوع شکل گیری این حالته ..یعنی بودن موقعیت وقرار گرفتن شخصیتها و ادمهاست ..که باز واسه هر کسی و در یک دوره خاصی اتفاق میوفته...ولی من از به اول مطب میخوام برسم و نتیجه بگیرم! بلاخره کسی که عاشق شد و تو هچل افتاد!! ایا به اون اهداف و اون منویات درونی رسیده که از کرده خودش پشیمون نشه؟؟ البته نوع عشق وعاشق و معشوق همه و در حال میتونه کاملا متفاوت باشه...شاید بشه گفته تا فرد عاشق تو موقعیت بغرض عاشقی گرفتار نشه نمی فهمه که تو موقعیت زجراور تلخ یا شیرینی دست و پا میزنه...و اما افسوس که ادم یه بار مجاز به تجربه است و نمیتونه با علم به اینده حال شو به نحو احسن سپری کنه...