در یک شب سرد زمستانی قراری برقرار شد با یک عکاس، نویسنده و یک وبلاگنویس قهار، که عالمی داره واسه خودش...
چیزی که در برخورد اول بیشتر نمود پیدا کرد، سادگی و صمیمیتش بود و اینکه احساس راحتی کردم بعنوان یک همشهری و یک دوست که حدود سه سال ارتباط مجازی باهم داشتیم...
آقای "ح.س" معروف به آلبالو که دیگه الان بدجوری توی نت واسه خودش اسم و رسم به پا کرده...
یک دعوتی آلبالویی! به صرف یک کاسه سیرابی شیردون! با اسانس سرکه و نمک و یک دنیا حرف گفته و نگفته که هرچند مجال اندک بود اما بعنوان اولین دیدار، شیرین بود و دلچسب...
حرفایی زدیم...
یک درد مشترک بین ما آدمهای مجازی اینکه اگه امثال ما اینجا رو بعنوان حریم و تنهایی و خلوت انتخاب میکنند، قطعا همیشه با مشکلاتی هم دست به گریبان بودهاند...
اینکه همه جنبه دنیای مجازی رو ندارند و هستند کسانی در پی سوء استفاده و ...
...با این حال یک مزیتش که بر معایبش میچربه، اینکه فراگیری و ارتباط راحت و بیواسطه است، که البته معایبش هم از همین مزیتش ناشی میشه!
من به عنوان یک مبتندی و کسی مثل آلبالو که در این دنیا و این وادی زندگی میکنه، درباره این قضیه اتفاق نظر داشتیم...
دنیایی آلبایویی از همان ابتدای آشنایی واسم جالب و جذاب به نظر اومد ...
"صادقانه" اولین مطلبی که من از وبلاگ "آلبالو"خوندم و وارد دنیای صمیمانه و پر رمز و رازش شدم...و شدم یکی از خوانندگان پرو پا قرص مطالب دل انگیز با طمع آلبالویی...
البته تو این مدت وبلاگنویسی خودشو بیشتر متنوعتر کرده و بلاگهای "روزهایی به طعم آلوچه"، "سنجاق قفلی"، وبلاگ گروهی"این چند نفر"، "زوم"و...سایت های رسمی و مستقل "یک نفر دات کام"، "هفت روز دات نت" رو میتونید ببینید.