سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

 

 
 

 

سینا :: 85/7/1:: 6:3 صبح

امروز اول مهر... روز تولد وبلاگ هزاردستانه پارسال همچین روزی نوشتن تو این وبلاگ رو اغاز کردم ...البته که وبلاگ نویسی اون اویل خیلی شیرین و لذت بخش بود! و این آغاز یک دوره خاص و ویژه ای در زندگی من بوده ... و الان احساس میکنم باهمه این حرفها و حدیث ها هر موقع به اینجا سر میزنم احساس خوبی دارم ...هرچند اون اوایل ناشناس بودم واینجا لو رفت و  میخواستم یه جا دیگه به نوشتن ادامه بدم و هی ساز خدافظی رو کو میکردم و بهتر بگم اسم اینجارو میگذاشتم وبلاگ خدافظی خیلی مناسبتر بود...و الان که فکرشو میکنم دیگه چیزی واسه پنهان کردن ندارم...و میتونم براحتی حرف دلمو به دوست و آشنا بزنم...و خیلی دوست دارم مثل گذشته ها باز بنویسم حتی بهتر از گذشته ها...  


سینا :: 85/2/10:: 10:5 صبح

دیگه باید سرعت قدمهایم را تندتر کنم....احساس میکنم دیر بجنبم از غافله عقب میمونم...باید دیگه از لحظه لحظه عمر استفاده کنم وقت تنگ است..

           

 


سینا :: 85/1/3:: 11:7 صبح

این اولین یاداشت سال جدیدمه ...یه سال پیر تر یه سال دیگه حیرانتر...یه سال دیگه مدهوشتر از خویش با این روحیات عجیب و اسفناک ...

بخدا دیگه خسته ام ! نمیدونم کی از دست این نو سانات روحی خلاص میشم!..هرلحظه یه احساسی دارم..یه لحظه شادم ..یه لحظه میرم تو خودم  و حوصله هیچکس حتی خودمو ندارم ..

عجیب که چقد هم این این احساسات گذارا با هم درتضادند..!  نمیدونم ایراد کارم کجاست ..یکی میگه خل شدم یکی میگه عاشقم یکی میگی این اوهام از رو شکم سیری!!... دیگه تو کار خودم موندم.. هر لحظه یه فکری به سرم میزنه!..یه کاری میکنم بلافاصه منصرف میشم از ادمه اون کار ...روز حال من شده مثل یک مداد و پاکن هی مینویسم و هی پاک میکنم!!....نمیدونم امسال چه بلایی میخواد سرم نازل بشه که اینقد نگرانم...نگران!

این روزا شهر مشهد خیلی شلوغه !...اصلا نمیشه پاتو بیرون بگذاری..مخصوصا منطقه ای که ما ساکن هستیم    

نزدیکترین محله به حرمه...شب سال تحویل که نگو.. من اونموقع پشت پل راه اهن طبرسی تو خیل عظیم جمعیت بودم ....همه روبه گنبد امام رضا دعای سال تحویلو میخوندند...البته همزمانی این موقه با شب بااربعین یه حس حال دیگه داشت....

منم یه چند تا درخواست درونی داشتم...مهمترین آرزوییکه داشتم این بود  این یه سالی که از عمرم گذشت.. لاقل به  یه ثبات درونی برسم ..اوضام خیلی غاراش میشه اگه همینطور پیش بره نمیدونم ختم به خیر میشم یانه؟..مگه اینکه یکی بیاد مارو نجات بده...

 


سینا :: 84/9/25:: 9:38 عصر

خدایا چگونه زیستن را به من بیاموز....چگونه مردن را خود خواهم آموخت!                             دکتر علی شریعتی

 

با تشکر از لطف و همراهی دوستان از ابتدای این فصل پاییزی.......... بدلیل فرا رسیدن ایام امتحانی این وبلاگ تا 45 روز دیگر بروز نخواهد شد...پس به امید دیداری دوباره در این دنیای مجازی...........................

التماس دعا- خدا نگهدار

 

 


سینا :: 84/9/22:: 10:23 صبح

شهر من! من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش! از پس شیشه تو را میبینم که گرفتی مرا در بر خویش! من وضو با نفس خیال تو میگیرم ..............و تو را میخوانم........چشم براه میمانم.....

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام


سینا :: 84/9/19:: 12:45 عصر

دارم سخنی با تو گفتن نتوانم !
این درد نهان سوز نهفتن نتوانم
!

وقتی درد بیشتر میشه که خودت هم درک کرده باشی دوست من ...زمانی که من در مرز افغانستان خدمت میکردم اسلحه ژ3 هایی  که میدادن  برای حفاظت از کیان جمهوری اسلامی از عهد ژاندارمری شاهنشاهی!! که بی خاصیت و فقط مثل یک چوب دستی عمل میکرد!!!!.حالا تصور کن چه جوری با اشرار تا دندان مسلح با سلاحهای مدرن مقابله میکردیم...........و این هم از اثرات تحریم اقتصادی که هواپیمای سی 130 امریکایی درپیت 45 سال پیش(باورت میشه!!) داریم استفاده میکنیم حالا چه برسه به توپو لوفهای روسی .......اینها همه درده!.میفهمی؟


سینا :: 84/8/30:: 10:32 صبح

خانه دانشجویی..........مشغله دانشجویی.........و امتحانات میان ترم!

نمایش تصویر در وضیعت عادی



یادداشتهای پیشین

شجاعت
سندروم اردک چیست؟
حرکت رو به جلو
لحظه هایی که میگذرند
سال 95...بدترین سال عمر
خواب بابا
روز تولد
که ده ساله شدم اینجا
سال پر مشغله
مملکت جوگیر!
به آرامی آغاز به مردن می‏کنی! اگر...
عقاب و گردباد
کله داغ!
تغییر!
[عناوین آرشیوشده]


 

:: RSS ::
::ارتباط زنده با نویسندگان ::
::لوگوی هزاردستان::
روزانه - هزاردستان
:: نویسندگان هزاردستان::
روزانه - هزاردستان
مدیر وبلاگ : سینا[171]
نویسندگان وبلاگ :
ققنوس[6]
راز همیشگی[10]

شروع این وبلاگ شهریور ۱۳۸۴ دوران دانشجویی در شهر کویری یزد، یادش بخیر
::فال حافظ::
اول نیت کرده بعد کلیک کنید

::لوگوی دوستان::
      

  
::لینک دوستان::
پردیس
وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
بندیر
همسفر مهتاب
شیدایی
سنگ صبور
حسام سرا
نگاهی به زندگی
آبدارچی
به وسعت دنیا

راز سرگذشت من
راز دل
بوی یاس
هواخاه توام جانا
بیا دریا شویم
توکای شهر خاموش
عباس میرزایی
مهندس موبایل
بازی
کجا چرا کجا
سیب
خاطراتچی
یک فنجان چای داغ
یک خراسانی
گالری استاد فرشچیان
بلاگ
قاصدک شیرین
جناب کارگردان
سکوت سرد
مسافر...
لحظه ها خاطره اند
منطقه ی 51
نبض ؛ فتو بلاگ
هفتادو تار
مبلغ دینی
یک خراسانی


::پیوندهای روزانه::
این صدا،همیشه هم برای خس و خاشاک خواهد ماند! [1575]
درباره کنسرت دختر و پدر: مصاحبه با مژگان شجریان [1903]
دانلود فونت نستعلیق برای ویندوز ایکس پی [257]
دانلود مناجات ربنا و تلاوت قران استاد شجریان [7863]
قطعه فیلمی زیبا از هم آوایی همایون و استاد [886]
بنام پدر [1027]
آهنگ قدیمی عشق پیری شجریان با لهجه مشهدی [3788]
پاسخ شجریان به پرسشهای شما [733]
نه!..اینجا خانه من است! [294]
دست کارگردان 300درد نکند!! [293]
ازدواج یعنی این!! [383]
پخش زنده از حرم امام رضا(ع) [334]
[آرشیو(12)]
::اشتراک::
 
::آرشیو::
::جستجوی وبلاگ::
 :جستجو
     
Search Engine Optimization