سیاست در زندگی روزمره، بدجوری خانمان برانداز است. از طرفی هم نمی شود آدمی به اطراف خود بی تفاوت باشد.
سیاست تاریخ مصرف دارد...سیاست بی پدر مادر است...
بعضی ها خوب سرشان را در لاک بی خبری فرو برده اند و به خوبی و خوشی به کار خود مشغولند...
برخی دیگر میانه ای با سیاست ندارند اما، بدجوری در تکاپوی امرار معاش خود به زمین و زمان می تازند، تا خرده نانی، خرده ارزنی و قوت لایموتی برای سیر کردن شکمبان خود و چند سر عایله خود فراهم آورند.
آی ای سیاست بی پدر و مادر؛ تو را با ما چیکار؟! چرا اینگونه افکار و مخیلات فکری مرا جولانگه نامرادی خود ساخته ای..!
آی ای سیاست بی همه چیز؛ از دست تو خسته ام از این سیاستی که زندگی و تار و پوت مرا در برگرفته است. هم دین مرا هم دنیای مرا، به منجلاب خود آغشته ساخته...
ای سیاست، دست از سرم بردار، از تو بیزارم ...