...((تلقین نسل به نسل))...
((من در مقامی ایستاده ام که باید از علی سخن بگویم
((واین در نهایت شرمندگیست وعجز))*1
علی را نمی شناسیم. ما بشتر به ستایش علی پرداخته ایم تا آشنایی علی
دیوان های بزرگ از تجلیل علی _کشور علی ملت علی
برای شناختن علی چه کتابی را بخوانیم ؟ من جوابی درست ندارم.
((در باره بدهون یک موسیقیدان آلمانیدر 3 قرن پیش 3 کتاب و صد مقاله وجود دارد.))*2
مردم ما برای علی و در راه علی مبارزه کردند._علی کیست؟ باید علی را بشناسد ومعرفی کند
ملت ما چنان که باید به ستایش علی پرداخته است.اما..._کیست که او را می ستاید
اینمرد کیست که همه دل ها برای او می تپد؟
کسی که برای علی اشک می ریزد._ گرچه علی شناس... علی پرست است
راهش چیست این مرد این امام مساوی هر مرد دیگر
((زیرا محبت نجات بخس نیست .معرفت نجات بخش است))*3
چگونه ممکن است کسی علی را بشناسد وبه او عشق نورزد.
او روح زندگی یک جامعه است._بشتر کسی را دوست دارد. که اورا می شناسد.
محبت زایده جهل ثمری ندارد._مردی راکه خیال می کنیم می شناسیم اما نمی شناسیم.))
این مطالب جملاتی است از سخنرانی دکتر علی شریعتی با نام (علی تنهاست).
((واین در نهایت شرمندگیست وعجز)) *1... چرا؟
آیا غیر از این است شریعتی نیز با آن که بر زبان جاری می کرد ولی تلقین های نسل به نسل رهایش نمیکردندو ریشه در باور هایش داشتند.
چندی پیش در این مکان شنیدیم صدای فقر را.....
چه کردیم؟ چه کردم ؟ هیچ
آیا کاری می توانیم انجام دهیم؟بی شک ((زیرا محبت نجات بخس نیست .معرفت نجات بخش است))*3
اولین پرسش چگونه؟ این پرسش ناشی از کم تجربه بودن ما است در این راه
در کتاب( پیامبر ودیوانه) از (جبران خلیل جبران) قسمت پیامبر مطلبی را نوشته بود که مفهومش یادم است.
(ای کسانی که به دیگران کمک می کنیدهر گز نگوید که آیا او لیاقت دریافت کمک را دارد یا نه زیرا کسی که لیاقت زندگی کردن را داشته است . پس لیاقت کمک نا چیز شما را دارد.
وای کسانی که کمک دیگران را قبول می کنید.شرم گین نباشید . زیرا هیچ روزی ای به شما نمیرسد مگر از دستان خدا.)
آیا فکر نمی کنید این بی معرفتی ها واین بی تفاوتی ها نسبت به مشکلات دیگران ثمری این باور است که ما هیچ وقت نمی توانیم مانند علی باشیم یا در حقیقت نمی خواهیم که باشیم. چرا؟ فقط لازم است که باور کنیم تا بتوانیم.
تا بتوانیم وباشیم آنسانی ارزشمند ونگوییم چرا تو نیستی. بلکه بگوییم چرا من نیستم آن چنان که باید باشم
آیا انگوشت مستقیم شریعتی بروی بدهون(*2) دلیل بر تلقین های نسل نسل نیست.دشمنی دیرینه بااین( خشک سیم وخشک چوب و خشک پوست) نیست.
پس کی می توان آزادانه اندیشید وعمل کرد؟ وقتی روشنفکران ما خود اسیر این باور های درونی هستند.اگر می خواهیم از این حباب خارج شویم .باید مانند علی اندیشید مانند علی عمل کرد آنچنان اکنون اگر او بود عمل می کرد. بسازم مدینیه فاضله این زمان را .و بشنویم پیام شریعتی این روزگار را.
و یا همچنان منتظر باشیم که دستی از لامکان بیاید و نجاتمان دهد.